Friday 24 October 2014

* غلتید پرتقال



شکوفه کرده درخت:
پولکی و زنگوله
خشکه های رنگ رنگ
کِل می کشد پاییز
دامن پلیسه می رقصد..
پولک پولک :
خونِ نارنجی ش می چکد از ایوان.
می پشکد،
 به گردنِ پوپک اش
..
جوراب های شیشه ات را از کجا می خری؟
زیبای بد پیله!
ستمِ خنجرِ خنده ات
آذرخشِ شوخ گن!


بوی باران می دهد  بهارخواب
پاهایش را جمع کرده
سوپ می خورد و
ریز ریز می گرید...

سنبله ی کم دلِ صبح که می لغزد به شانه اش..



به ش.الف

*


No comments:

Post a Comment